یسناجونیسناجون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

براي دخترم يسنا

بدون عنوان

عکسای زیر مربوط میشه به خونه خاله باباجواد...به مناسبت آش دندون پزون محمد ،نوه خاله بابایی.... خونه که چه عرض کنم....فضای سبزیه واسه خودش.... ماهم از فرصت استفاده نموده و عکسای فتوژنیک گرفتیم....کلا مارو ول کنن ...با دوربین گیرمون میارن...هه   اینم یه نمایی از مهربان رود رستمکلادر یک روز بهاری منو یسنا و باباییش یهویی البته منو بابایی پشت صحنه فعالیت میکردیم... ...
8 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

دخترم عاشق بادکنکه یه شب به اتفاق دوست بابایی برای شام بیرون رفتیم....یسنا اینقد ساکت کنارمون نشسته بود که صاحب  رستوران متوجه حضور یسنا نشد.... برعکس یسنا ،دوست بابایی، عمو رحیم یه گل پسر داره بنام محمد مهدی که از دیوار راست بالا میره....شام که خورده شد موقع رفتن آقا یه بادکنک به محمد مهدی میده....مام که منتظر بودیم بعدیشو به یسنا بده دیدم نه بابا خبری نیس.... منم که نمیتونستم ساکت بشینم  به آقاهه گفتم پس بادکنک دختر من چی میشه.... آقاهه برمیگرده میگه مگه بچه ی دیگه ای هم هس..... گفتم په ن په .... دیگه بادکنکروووو گرفتم واسه دخملم اون عکسای بالایی ماله بعده اینکه از بیرون اومدیم بید... اینقده ذوقید...
26 فروردين 1394

دوستای یسناجون

یسنا جون بهار جون و آقامحمد مهدی   آقاکیان و آقاآرمند و یسنا گلی محمد آریا ویسنا از سمت چپ فاطمه خانوم.یسنا و نگین جون معروف به موپول این عکس مربوط به عید امساله.... ...
26 فروردين 1394

بدون شرح

تو ماه اسفند بود داشتم خونه تکونی میکردو که متوجه شدم این دختره غیبش زده.... دنبالش که گشتم دیدم اینجاس.... داشته تو کمد با ظرفام بازی میکرده........   ...
26 فروردين 1394